تصویر لودر

ان ال پی (NLP) چیست؟

ان ال پی چیست؟

 پروانه شویم 

در گوشه­ای از این دنیای پهناور، بیشه‏­ای بود که حیواناتش انتخاب نکرده بودند با هم همسایه شوند، ولی با خوب و بد روزگار کنارهم زندگی می‏کردند .
درخت تنومندی بود که سال‏ها آشیانه‏ خیلی از حیوانات جنگل بود و این‏بار نوبت خرگوش و پروانه‏ داستان ما شده بود . خرگوش فعالیت و ارتباط بیشتری با کل حیوانات بیشه‏ زار داشت و جنب‏ و جوش می‏کرد . پروانه‏ رنگارنگ داستان ما هم سبکبال و زیبا پرواز می‏کرد . می‏رفت به همه‏ جا سرک می‏کشید، بال‏هایش را باز می‏کرد و خنده‏ کنان از آن بالا به تمام بیشه‏ زار نگاه می‏کرد. فردا هم همین‏طور ، روز از نو روزگار از نو …

یادش می‏آمد آن­موقع که در پیله بود و روی تنه‏ درخت زندگی می‏کرد، چه سختی­هایی که نکشیده بود . به او می‏گفتند تو هم روزی بال درمی­آوری و پرواز می‏کنی، رها و آزاد ! ته دلش قلنج می­رفت ولی می­گفت تا این اتفاق نیفتد باورش نمی‏کنم. روزها و شب‏ها می‏گذشت و پروانه‏ قصه‏ ما، که الان کرمی شب‏ تاب بود، در پیله‏اش انتظار می‏کشید. تا بالاخره زمان پروانه‏ شدنش رسید . !

پیله‏اش رفته‏ رفته سر باز کرد . قلبش تندتند می‏تپید . کنجکاو  بود دنیایی را که برایش لحظه­‏شماری می‏کرد زود تجربه کند . برود آن بالاها و بدرخشد .
یک‏ روز خرگوش داستان ما قسمت زیادی از برگ‏های درخت آشیانش را می­کند تا برای جشنی که داشت، غذای لذیذی درست کند و خوش بگذرانند . از قضا پروانه‏ داستان ما هم بعد از ساعت‏ها پرواز، سر ظهر آمده بود و تکیه داده بود به شاخه­ای از همان قسمت درخت ! خرگوش سربه‏ هوا اصلاً حواسش نبود برگ‏های بالاسر آشیانه‏ پروانه‏ کوچولوی ما را نکَند . پروانه‏ کوچولو هم بی‏خبر از همه‏جا در خوابی ناز فرو رفته بود که ناگهان خشکی و سوزش شدیدی در بال نازش احساس کرد . مست خواب و غرق رؤیای شیرینش بود و اصلاً فکرش را نمی‏کرد زیر گرما و حرارت خورشید تابستان ذره‏ ذره دارد می‏سوزد .

ناگهان نفسش بند آمد… تا به خودش بیاید و بال و پری بزند، گوشه‏ یکی از بال‏هایش سوخت و ریخت . بی‏تابی کرد و گریه‏کنان به سمت خرگوش رفت تا شکایت کند . خرگوش هم که از بی‏خردی‏اش ناله می‏کرد و از کرده‏اش پشیمان بود، کاری از دستش برنمی‏آمد. آنچه اتفاق  افتاده بود، جبران‏ناپذیر بود !

دیگر خنده از لب همسایگان آن درخت رفته بود . بین‏شان فاصله افتاده بود . پروانه‏ داستان­ما ، همیشه غمگین بود و ناامید . یک‏ روز تصمیم گرفت از آن بیشه‏ زار خداحافظی کند . رفت و رفت و رفت

سالیان زیادی دیگر هیچ‏کس پروانه را در آن دیار ندید ! حیوانات دیگر هم خبری از او نداشتند . پروانه به آن‏ها گفته بود که دیگر تاب دیدن این بیشه‏ زار را ندارد و چون دیگر نمی‏تواند پرواز کند و این برایش عذاب‏ آور است، دیگر آن بیشه‏ زار را دوست ندارد .
پروانه داستان ما رفت تا به بیشه‏زار دیگری رسید . مدتی نگذشته بود که در آنجا با حیوانات زیادی دوست شد . کنارشان درد و غم‏هایش را فراموش کرد و زندگی جدیدی برای خودش رقم زد .

یک‏ روز رفته بود لب رودخانه آب بخورد که دلفین حکیم را دید . دلفین نگاهی به بال‏های پروانه کرد و از او درباره‏ زندگی‏اش و اینکه چه بلایی سر بال‏هایش آمده است، پرسید . پروانه‏ دل‏ شکسته‏ ما هم اشک‏ریزان ماجرا را برایش تعریف کرد .
دلفین حکیم به‏ فکر فرو رفت . راه‏ حلی به ذهنش رسید و همزمان که شناکنان از پروانه دور می‏شد، به او گفت : با خبرهای خوب برمی‏گردم، منتظرم باش !
و رفت به اعماق آب‏های اقیانوس و از گیاهان خاص دریایی، ترکیبی دارویی برای درمان بال پروانه درست کرد . شناکنان و خوشحال برگشت و سراغ پروانه رفت . ترکیب شفابخش را روی بال‏های او گذاشت و گفت : کمی استراحت کن . من دوباره به دیدارت خواهم آمد !
کمی بعد پروانه، که در خواب ناز بود، حس کرد چیزی در او زنده شده است : حس پرواز دیگر می‏توانست بال‏هایش را تکان بدهد . بله، بال او ترمیم شده بود و این معجزه‏ای باورنکردنی در زندگی‏اش بود

پرواز می‏کرد، شاد شاد… می‏خندید و می‏رقصید… صدای پایکوبی‏اش را تمام اهالی بیشه‏ زار می‏شنیدند و برایش هورا می‏کشیدند و آرزوی خوشبختی می‏کردند .
روزها سپری شدند و پروانه‏ داستان ما همین که در حال پرواز بود ناگهان به دلش افتاد برود به خرگوش بیشه‏ قبلی سری بزند و بگوید که حالش خوب شده است . بال زد و پرواز کرد تا رسید به بیشه‏ قبلی

اشک در چشمانش جمع شده بود و سرگردان و حیران بود . همه‏ چیز مثل قبل بود . درخت‏ها، گل‏ها، حتی آشیانه‏  قبلی‏اش ! هیچ‏ چیز در آنجا تغییر نکرده بود .
دیگر پروانه از بودن در آنجا غم نداشت . فراری نبود و حتی خوشحال هم بود و حالا از اینکه نسبت به اهالی هر دو بیشه احساس خوبی داشت و دوستان قدیمی و جدید زیادی در اطرافش بودند، خدا را شاکر بود .

ان‏ ال‏ پی نامی اختصاری از با نفوذترین اجزای درگیر در تجزیه‏ انسان است؛ مغز، اعصاب، ذهن، زبان و پردازش کلام.
حرف اختصار واژه‏ «Neuro» است. این واژ‏‏ه از دانش عصب‏ شناسی گرفته شده و با اعصاب و ذهن انسان در ارتباط است. همچنین حرف «L» اختصار واژه‏ ی «Linguistic» به معنی زبان انسان است که شامل زبان گفتار و زبان بدن است. انسان‏ ها می‌توانند با زبان بدن و گفتارشان روی ذهن خود و دیگران تأثیر بگذارند و ذهن ناخودآگاه‏شان را برنامه‌ریزی کنند، اما باید بدانیم این برنامه‌ ریزی چگونه امکان‌پذیر است که بالاخره به حرف «P» اختصار واژه‏ی «Programming» در ان‏ ال ‏پی برمی‏ خوریم؛ پس ان‏ ال‏ پی برنامه ‌ریزی عصبی‏ زبانی است که می‌تواند در برنامه ‌ریزی ذهن انسان نقش ویژه‏ ای داشته باشد و آن را به اختیار خود برنامه‌ ریزی و مدیریت کند.

 

 

این علم روی تصاویر ذهنی،که اجزای تشکیل‏دهنده‏ ذهن و ناخودآگاه آدمی است، کار می­کند و با همان تصاویر و نیز دانش زبانی، سطوح عمیق خودآگاه و ناخودآگاه آدمی را برنامه‏ریزی می‏کند . با این تکنیکها و الگوهای خاص ذهن ناخودآگاه انسان طوری برنامه­ریزی می‏شود که بتواند شاد و موفق زندگی کند . ذهنش از اسارت دیگران و اسارت خود آزاد شود . کمک می‌کند آدمی اختیار ذهنش را به‏ دست بگیرد و آن‏طور که خودش دوست دارد رفتار کند ، به انسان آزادی می‌بخشد .

 

 

درواقع بهترین تعبیری که می‏ توان برای ان‏ ال‏ پی آورد «مهندسی ذهن و رفتار» است ؛ دانشی که می‌توان با آن مدیر ذهن و رفتار خود و نقش‏ آفرین زندگی‌ خود در حال، آینده و حتی گذشته بود . « فرآیندی چند بعدی شامل توسعه‏ مهارت‏های رفتاری و انعطاف‏ پذیری » است؛ تفکری استراتژیک یا نظام‏مند که می‏‏توان با آن از فرآیند‌های ذهنی و شناختی ـ که پشت هر رفتار پنهان است، آگاه شد .

 

 

هر انسانی نیاز دارد این علم را یاد بگیرد تا بتواند با آن ذهن‏ و زندگی‏اش را مدیریت کند، اما اول از همه باید بداند این علم چیست و چگونه به‏ وجود آمده است . بعد از آن نوبت می‏رسد به اینکه با اصول ان‏ ال‏ پی آشنا شود و بداند چگونه می‏تواند از آن به شکلی مفید و کاربردی استفاده کند .

فرق ان ال پی با روانشناسی چیست ؟

همه علوم نوین از پیشینه خود نشات می گیرند . ان ال پی هم از کلیه علوم ذهنی و همچنین مدیریت رفتار ، عصب شناسی ، نظریه‏ های روانشناسی از جمله گشتالت درمانی ، علوم کامپیوتر، زبان‏شناسی و در نهایت ترکیب علوم مهندسی و علوم انسانی است. در حقیقت ان ال پی همه این موارد به علاوه خلاقیت و استراتزی افراد نابغه زیادی است که در زندگی شخصی، موفق بوده اند و از مدلهای ذهنی آنها در ان ال پی مطرح می شود و دربهای شگفتی آن همچنان باز است

آیا میتوانیم روی افکار ورفتار دیگران با دانش ان ال پی تاثیر بگذاریم ؟

بله، با دانستن تکنیکهای شنتاختی، زبانی و عملی ان ال پی می توان روی برنامه ­ریزیهای عمیق ذهنی خود و دیگران تاثیرات هدفمندی داشته باشیم.

آیا توانمندی و استعدادهای خودمان را میتوانیم کشف کنیم ؟

بله. تکنیکهای زیادی در ان ال پی است مثل کشف رسالت، خط زمان و …

ان ال پی از استرس و اضطراب های ما می کاهد ؟

بله. رفع خاطرات نامطلوب، خشم ها و … که مسبب اکثر این حالت ها هیجانات ماست. آشنایی با این مباحث، بی نهایت می­ تواند سودمند باشد.

اسکرول به بالا
Scroll to Top